پارت ۱۱

از زبان سونیک

دکتر لونا بعد از ۲ ساعت امد وگفت عمل وفقیت آمیز بود داشتم نگاش میکردم ولی به خواطر قد کوتاهش داشتم جررر میخوردم از خنده سیلور بد بد نگاهم می‌کرد واروم به دستم زد
سیلور. چته
سونیک.هیچ
بعد دکتر لونا ادامه داد .ولی امروز رو باید تحت مراقبت ما باشه وفردا بعد از معاینه ی دکتر میتونید مرخص شید
تیلز . ممنون خسته نباشید
من سیلور و ناکلز.خسته نباشید
وبعد مارو به یه اوتاق راهنمایی کردن رفتیم توش و یه پرستار بالای سر لونا لونا هم روی تخت سرش پانسمان شده با لباس بیمارستان خیلی آروم خوابیده بود پرستار سرم وصل کرد
پرستار. الانا که به هوش میاد
وبعد رفت نشستیم بالای سرش
سیلور.دیدم ازوقتی آمدیم آرومه
سونیک . الان این آرومش بود که می‌خواست تورو جر بده
سیلور. این کارو نمیکنه که ولی اره لونا دختر پر جنب جوشیه یه جورایی میشه گفت دوتا شخیص داره یه شخصیت پور جنبوجوش اما بی عصاب یه شخصیت کاملا بی عصاب ولی اون تا قبل مرگ مادرش اینجوری نبود همش خوشحال بود می‌خندید وسر زنده بود ولی بعدش به شهرشون حمله شد و چند نفر ریختن توی خونشون و مادرشو جلوی چشمش کشتن ولی اون موقع قدرت پرتال رو به دست میاره و پرتال میکنه اونجوری که خودش میگفت توی بعد ها سر در گم بوده تا دوباره به دنیای خودش بر میگرده و وقتی می‌بیننش بهش حمله میکنن و اون همون موقع قع چجوری رو نگفت اما گفت کل زمین رو توی پرتا میندازه والان معلوم نیست سرزمینشون سالمه یا نابود شده
ناکلز . عجب داستانی یعنی این دختر میت نه یه جهان رو تی پرتال جا بده
لونا آروم . آ آ ره م میتونم اما ا الان ن نه
تیلز . عه بیدار شدی
ناکلز . عمل چیش ترس داشت که نرفتی عمل کنی
لونا .به تو چه
سونیک . چیزی نمی‌خواهی
لونا. آب
سونیک . باش من میرم آب بیارم
همه بچه ها جز لونا بلند شدن و آمدن دنبالم که
لونا. هی شترا یکیتون وایسه
سیلور. سونیک تو وایستا ببینم اینجا چیلی داگ داره برات میگیرم
سونیک. باش
من کنار لونا وایستادم نگام کرد بعد با سرش اشاره کرد که بشینم منم رفتم و نشستم روی مبلی که اونجا بود و
سونیک . جدا تو چرا کل سر زمینتو . نزاشت حرفمو بگم که گفت. چون اونا تنها دارایی منو ازم گرفتن (با گریه )من بخاطر خار های راه راهم دوستی نداشتم و تنها دوستم ...